توجیه نامه! برسد به دست من، و خدای من!

ساخت وبلاگ

دروغ گناهه؟ گناهه دیگه! ماستم سفیده؛ دروغ مصلحتی چی میگه؟ ماست لبو مثلا، ماستی که صورتی شده هان؟ همون ماسته دیگه! تابلوئه داری خودتو گول میزنی، ولی سگ خور! بریم سر بحث خودمون! مصلحتِ چی اصلا؟ مصلحتِ کی؟ مصلحتِ من یا تو یا عرف یا شرع یا کوفت یا زهرمار؟ چرا دروغ مصلحتی گناه نیست؟ چون صورتی شده؟ مصلحت یعنی چی اصلا؟ مقابل مفسده؟ صلاحِ کار؟ شایستگی؟ دروغ مصلحتی رو کِی میگن؟ ضرر مالی و جانی و آبرویی و جنگ و چی و چی؟ ضرر عاطفی هم داریم؟ قطعا داریم! دروغ برای جلوگیری از یک ضرر، ضربه، اتفاق یا کوفتِ عاطفیِ بزرگ؟ هوم؟ قاعدتا باید داشته باشیم دیگه! تهش هیچ راهی برای اعتراف نداره؟ منظورم اصلا اعتراف در پیشگاه خدا و عالمانِ فلان و کشیشانِ بیسار نیست! منظورم اعتراف در پیشگاه کسیه که به دلیل جلوگیری از ضررِ بزرگ و جانکاه و روح خراش و بی پدر و مادرِ عاطفی بهش دروغ گفتیم! چرا دروغ گفتیم چون مجبوریم، چرا مجبوریم؟ جنگه مگه؟ یا مثلا پای آبرو و جان و مال و کوفتِ کسی وسطه؟ خیر! البته در مورد کوفت زیاد مطمئن نیستم؛

عاطفه، عاطفه و عشق در واقعا همان کوفتِ عظیمی است که قرعه ش رو به نامِ منِ دیوانه زدند؛ البته خب ما از اول هم شانس نداشتیم، هر چیز دیگه ای هم که آسمون بار امانتش رو نتوانست کشید رو اگه واسش قرعه کشی میکردن، اسم ما در میومد!
آره عزیزم، اون موقع نمیدونم چرا کسی نمیگفته ضرر مالی، جانی، آبرویی و عاطفی!! اتفاقا از نظر من دورچینی کردن ظرفو، ولی یادشون رفته کبابو بذارن وسط!

توجیه یا دخالت در کار بزرگان یا هر چی که اسمشه، به هر حال خدای بزرگ لطفا ببخشید! ببخشید که من یه مورد دارم به حُکمت اضافه میکنم، ببخشید که که حس میکنم یادت رفته بوده خودت بگی بنویسن اینو، ببخشید که دارم چرند میگم، ببخشید که بداخلاق شدم، ببخشید که اینجوری شد، ببخشید که خیلی بد شد، حالا که خیلی بد شد، ببخشید که باید با دروغ تمومش کنم!
و ای من، ای تن، ای روح!! ببخشید که تنها کسی هستی که باید وایسی پای غلطی که کردی! ایشالا که از خجالتت دربیام!

+ کمر شکسته در طوفان؟
این داستان: جدا وات دو یو وانت؟...
ما را در سایت این داستان: جدا وات دو یو وانت؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nafashaye-noghrei6 بازدید : 156 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 6:36