تو مپندار که خاموشی من، هست برهان فراموشی من*

ساخت وبلاگ
٢١٤. برای خوندنِ پست قبل یا وبلاگیِ وبلاگی باید باشین، یا اونقدر محرم که بتونین رمز رو حدس بزنین!

٢١٥. یه اعتیادِ تغذیه ایِ فاجعه بار پیدا کردم، شوکول و گردو! این ترکیب رو روی میز هم بریزی، جوش میزنه حتی!! اگه تا آخر هفته ترک نشه، خودمو به یه کمپ ترک اعتیاد معرفی خواهم کرد :|

٢١٦. ستم به یاران تا چند/ جفا به عاشق تا کی؟ هوم؟؟

٢١٧. هستم، خسته هم نیستم زیاد، ولی مجال کو؟ امتحانات دیگه نزدیک نیستن، تو حلقمونن در واقع، ولی حال کو؟
علوم پایه چی میگه؟

٢١٨. من همینجا به خودم و شما قول میدم که اگه تا سوم اسفند مثل آدم درس بخونم، بعدش اجازه دارم یه عالمه فیلم ببینم، کتاب بخونم، برم بندر و هر غلطی که دلم خواست انجام بدم :| امیدواری لطفا :| مرسی :|

*بلکه ام بسیار دلتنگتون هستم
این داستان: جدا وات دو یو وانت؟...
ما را در سایت این داستان: جدا وات دو یو وانت؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nafashaye-noghrei6 بازدید : 170 تاريخ : دوشنبه 4 بهمن 1395 ساعت: 6:36